کمیته بین المللی صلیب سرخ (ICRC) در ایران به عنوان بخشی از برنامه بازپیوند خانوادگی (RFL) به خانواده ها کمک می کند تا عزیزان شان را که به دلیل مخاصمات، مهاجرت یا بلایای طبیعی مفقود شده اند، بیابند. یکی از همکاران بخش حمایتی کمیته بین‌المللی صلیب سرخ تجربیات خود را با ما در میان می‌گذارد.

در سال ۲۰۱۸ محمد را که در آن زمان ۱۸ ساله بود ثبت نام کردیم. او شب ها در یک ساختمان در حال ساخت که آنجا به کار مشغول بود می خوابید. محمد هیچ مدرکی نداشت و از طریق یک سازمان مردم نهاد محلی (به نام حامی) به کمیته بین‌المللی صلیب سرخ معرفی شد.

محمد هنگامی که ۱۲ ساله بود در مرز ایران و ترکیه از خانواده‌اش جدا شد. همه خانواده، گریزان از مبارزات شهر غزنی، روستای خود را در جستجوی زندگی بهتر و امن تر ترک کردند. آنها در آن زمان نمی دانستند که برای مدت طولانی از یکدیگر جدا خواهند شد. هنگامی که این اتفاق افتاد، محمد به ایران بازگشت تا برای تماس با والدینش از بعضی از دوستان افغانستانی خود کمک بگیرد اما آنها در آن زمان دیگر در راه اروپا بودند.

هنگامی که ما محمد را ثبت نام کردیم و او را به سر پناه بردیم تنها نگرانی اش در آن زمان این بود که در اولین فرصت ممکن به والدین سالمند خود برسد تا از آنها مراقبت کند.
پس از آن که موفق شدیم هویت محمد را تایید کنیم روند بازگشت به آغوش خانواده را آغاز کردیم. خوشبختانه مادر این مورد از حمایت جمعیت ملی ایران (IRCS) برخوردار بودیم و خیالمان راحت بود. این روند اداری طولانی که مراحل بسیاری را شامل می‌شود گهگاه محمد را بی طاقت میکرد. متاسفانه، محمد با فقدان بزرگتری نیز مواجه شد. پدرش که مدتی بود در بیمارستان بستری بود درگذشت. درگذشت او برای محمد سخت بود و حتی باعث شد روز به روز نگرانی اش برای مادر بیشتر شود. شرایط حتی سخت تر شد هنگامی که دریافتیم با درگذشت پدر او اکنون باید باید درخواست ویزای محمد را مجدداً به نام مادر او از سربگیریم.

روند اداری بازگشت به آغوش خانواده در اوت ۲۰۱۹ تکمیل شد اما محمد می بایست ۲ سال بیشتر صبر میکرد تا بتواند در ۲۰۲۱ به آغوش خانواده‌اش بازگردد چراکه همه گیری کووید ۱۹ به شدت کار خدمات کنسولی را تحت الشعاع قرار داد. اوقاتی بود که محمد تصمیم می گرفت به عنوان یک مهاجر بدون مدرک در ایران بماند اما او شجاع و صبور بود و همیشه در طول این روند چهره مصمم خود را حفظ کرد. ما نیز در کنار او ماندیم و سعی کردیم به او قوت قلب دهیم.

نهایتاً خبر خوش از راه رسید و با وجود تمامی محدودیت های سفر به دلیل کوبید ۱۹ محمد ویزای خود را برای پیوستن به خانواده عزیزش دریافت کرد، پس از ۷ سال طولانی، محمد باورش نمی شد که بالاخره واقعاً این اتفاق برای او می افتاد.
یک روز پس از ورود محمد به اروپا و پیوستن او به آغوش خانواده‌اش، او با مسئول پیوند خانواده خود در صلیب سرخ ایران تماس تصویری گرفت. در چهره اش ترکیبی از حس ناباوری و خوشحالی وافر داشت. مادرش کنار او بود و دستانش را طوری دور فرزندش گره زده بود که گویی می خواهد مطمئن شود محمد هرگز آنها را ترک نخواهد کرد.

محمد و خانواده‌اش اکنون می توانند با کرامت و در محیطی امن که دیگر جانشان در خطر نیست، یک زندگی عادی داشته باشد.

سلب مسولیت: نام های افراد برای احترام به حریم شخصی آنها تغییر داده شده است.